وقتی که توضیحاتی در رابطه با حمایت و مقاومت داده می شود، در اصل قدم‌های اول برای یادگیری بازار تداعی می شود. پر واضح است که این قدم‌ها حاشیه‌هایی را هم دارد و گاهی به بیراهه هایی نیز کشیده می شود. پس در همین ابتدا اشاره می کنم که گام برداشتن در بازارهای جهانی سماجت و مصمم بودن شما را می‌طلبد.

بازار بورس فارکس در دهه های اخیر یکی از مهمترین اجزای سیستم اقتصادی جهان را پایه گذاری کرده است. توانایی تحلیل و پیش بینی رفتار بازار نه فقط برای معامله‌گران حرفهای جذابتر و رقابتی تر شده است؛ بلکه برای هر کس که به دنبال افزایش دارایی های خود می باشد و به حداقل درکی از اهرم اعداد مرکب پی برده است نیز جذاب است.

اصول حمایت و مقاومت

اولین قدم‌ها و اولین ادراک‌هایی که در دنیای سوشال میدیا توانایی قدم گذاشتن در بازارهای بورس را مستحکم‌تر می کند، مفاهیمی همچون حمایت و مقاومت هستند. درست است که آکادمی معامله‌گران خوب این قدم را در پلکان‌های بعدی و بعد از تشخیص ساختار قیمت برای تاجران حرفه‌ای خود بنا گذاشته است؛ ولی سعی دارم در این مقاله ارزش گذاری‌های بیشتری را در رابطه با حمایت و مقاومت داشته باشم تا به طور کلی این مفاهیم به واسطه روش‌های مکانیکی آنالیز بازار برای تاجران نوپا قدمی مستحکم‌تر باشد. توصیه های که به این تریدرها داریم دقیقاً این است که در همین قدم های ابتدایی با واژه ها و اصطلاحات این بازار در سطح بین الملل آشنا شوند و البته در راستای ارتقای علم خود از این واژه ها استفاده کنند.

حمایت چیست؟

در بسیاری از جمع بندی‌ها و اطلاعاتی که منابع مختلف در اختیار دانشجویان و معامله گران قرار می دهد، در تعریف برای حمایت یا مقاومت به سطحی از قیمت اشاره می شود. در صورتی که مثلاً ناحیه حمایت محدودهای از قیمت است. محدوده های قیمت که در درونشان ناحیه ایکیو قرار دارد به طور مکانیکی به دو بخش حق بیمه و تخفیف خورده ( Premium and Discounted ) تقسیم بندی می شود و عملاً در بین دو قیمت متفاوت قرار دارد. پس در تعریف حمایت به ناحیه ای از قیمت گفته می شود که انتظار می رود در آنجا تقاضا به اندازه کافی قوی باشد که از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند. به عبارت دیگر حمایت جایی از قیمت است که خریداران در گذشته وارد بازار شده اند و باعث افزایش تقاضا شده اند. در نتیجه در برگشت قیمت و البته کنکاش در این ناحیه و اصلاح آن که اصطلاحا به آن ریفاین ( Refie ) گفته می شود.
تاجران سعی میکنند حرکت قیمت را به سمت بالا تعقیب کنند. به عنوان مثال اگر سهام شرکت X به طور مکرر در قیمت ۵۰ دلار کاهش را متوقف کرده و سپس روند صعودی را دوباره ساختارسازی کرده باشد، این سطح ۵۰ دلار می تواند به عنوان حمایت تلقی شود. در اصطلاح تکنیکی تر به این سطح از قیمت، قیمت منصفانه در تقاضا (fair value in demand ) نیز گفته می شود.

مقاومت چيست؟

مقاومت به محدودهای از قیمت اطلاق می شود که در آنجا عرضه به اندازه کافی قوی است که مانع از افزایش بیشتر قیمت می شود. در واقع مقاومت جایی است که فروشندگان وارد عمل شده و عرضه بیشتری را وارد بازار می کنند. این امر منجر به توقف روند صعودی در بازار می شود و برگشت ها در نتیجه ریزش قیمت در روند پدیدار می گردد.
در قالب یک مثال وقتی سهام شرکت Y بارها نتوانسته از سطح ۱۰۰ دلار عبور کند، این سطح از قیمت به عنوان مقاومت مهم شناخته می شود که در اصل حضور قیمت منصفانه را پررنگ می کند. سهامداران و خریداران و فروشندگان در این محدوده از قیمت تمایل بیشتری برای فروش را برجسته می کنند که البته همین امر باعث ریزش قیمت می شود.

پایه مقاومت

تحلیلگران فنی چگونه از حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند؟

تحلیلگران فنی از نمودارها و ابزارهای مختلف برای شناسایی و استفاده از نقاط حمایت و مقاومت بهره می گیرند. این تحلیلگران ممکن است از خطوط روند استفاده کنند. با رسم خطوطی مورب بر روی نمودار، نقاط حمایت و مقاومت را مشخص می کنند. دیگر ابزارها شامل الگوهای نموداری مانند سر و شانه، یا شبکه های فیبوناچی است. این مورد برای پیشبینی حرکات آتی بازار و تعیین نقاط ورود و خروج مورد استفاده قرار می گیرد.
باید اشاره کنم که در سطح تحلیل این خطوط مسلماً می تواند داستان تبادل عرضه و تقاضا را عنوان کند. ولی در سطح آنالیز نقطه ورودها و حد ضررهای دقیقی را برای معامله گران به نمایش نمی گذرد و البته از طرف دیگر سطوح نقدینگی را برجسته می کند.

مقالات پیشنهادی:

روانشناسی رفتار قیمت روانشناسی معامله‌گری

این مفهوم در دنیای سوشال بسیار برجسته شده است؛ معامله گران زیادی را که به دنبال مطالبی در رابطه با روانشناسی قیمت و روانشناسی تاجر هستند صراحتاً سرگرم کرده است.
پر واضح است که علم روانشناسی فردی و علم ارتباطات اجتماعی می تواند رابطه ای را در راستای تجارت برای یک تاجر پررنگ کند؛ ولی از آنجایی که تجارت در سطح بین الملل باید بدون احساس پیش برود و فقط منطق حاکم بر حرکت صفر و یک قیمت را آنالیز کند؛ به نظر شخصی من این چهارچوب به غیر از انحراف از یادگیری علم این بازار چیز بیشتری نمی تواند باشد.

مسلماً ترس، طمع، ولع، امید و پشیمانی فاکتورهای روانی بسیار برجسته در تجارت هستند. تمام این فاکتورها فاکتورهای احساسی هستند. ولی وقتی که یک معامله گر با بند بند وجودش بداند که یشترین احتمالات را تعقیب می کند، از تمام این احساسات فاصله میگیرد و فقط منطق را حاکم می‌کند.
به شخصه زمانی که دوران تحصیل خود را برای یادگیری تجارت در سطح بین المللی طی می کردم به مطلب و یا درس واضحی در رابطه با احساسات معامله گری برخورد نکردم.
به نظر شخصی من با توجه به فقدان علم تجارت در سطح بین الملل این واژه ها می تواند دکان شارلاتان ها را فقط پرهیاهو و البته ذهن معامله گران نوپا را درگیر حاشیه کند .

حمایت و مقاومت

شناسایی حمایت و مقاومت توسط معامله‌گران

شناسایی حمایت و مقاومت یکی از مهارت های اساسی در تحلیل تکنیکال و آنالیز تکنیکال است. معامله گران از آن برای تدوین استراتژی های معاملاتی موفق استفاده می کنند. وقتی که شناسایی های ناحیه های عرضه و تقاضا در حد آنالیز ظاهر می شود تمام زوایای یک تجارت را می تواند رقم بزند. موقعیت حد ضرر را می تواند مشخص کند. ورودی های قیمت را می تواند تعیین کند. البته در بسیاری اوقات تارگت های معاملات را رقم می زند.
در ادامه روش ها و تکنیک های مختلفی برای شناسایی این سطوح و نواحی ارائه شده است که البته در حد تحلیل است و نه آنالیز:

1. تجزیه و تحلیل نمودار در تاریخی قیمت

معامله گران معمولاً به بررسی تاریخچه قیمت ها می پردازند تا نواحی را شناسایی کنند که قیمت در آنجا به طور مکرر تغییر جهت داده است. این نقاط می توانند نشانگر سطوح حمایت و مقاومت باشند. خطوط افقی روی نمودار کشیده می شوند تا این سطوح را مشخص کنند.
به واضوح این را به شما می گویم که اگر چشمتان را ببندید و یک خط افقی را ترسیم کنید، حتماً نوساناتی را بر روی قیمت خواهید دید و حتماً این خط افقی که کاملاً اتفاقی ترسیم شده شما را از خواب ناز سوشال مدیا بیدار خواهد کرد. پس این را به شما می گویم که در همین قدم های اول از تحلیل فاصله بگیرید و به آنالیز قیمت بپردازید.

2. الگوهای نموداری

برخی الگوهای قیمتی به طور خاص برای سوشال میدیا شناسایی حمایت و مقاومت را تدایی می کند. الگوهای کلاسیک مانند سر و شانه، دوقلوهای سقف و کف، و مثلث ها می توانند به شناسایی این سطوح کمک کنند. این الگوها به معامله گران در پیش بینی نقاط تغییر روند در قیمت کمک می کنند.

3. خطوط روند

خطوط روند با اتصال نقاط بالا یا پایین قابل توجه روی نمودار کشیده می شوند و می توانند به شناسایی جهت عمومی قیمت کمک کنند. یک خط روند صعودی معمولاً نقاط حمایتی را پایین تر و یک خط روند نزولی نقاط مقاومتی را بالاتر از قیمت مشخص می کند. در صورتی که آنالیز قیمت خطوط روند را استخرهای نقدینگی توصیف می کند

4. سطوح فیبوناچی

سطوح فیبوناچی بازگشتی و گسترشی نیز برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت احتمالی مورد استفاده قرار می گیرند. معامله گران اغلب درصدهای خاصی از حرکت قبلی قیمت (مانند 38.2% و 61.8%) را به عنوان نقاط بالقوه تغییر جهت قیمت بررسی می کنند. البته این امر هم در پایه تحلیل قیمت بنیان گذاشته شده است.

5. حجم معاملات

در مبحث آنالیز مکانیکال شناسایی مناطق نامتعادل در بازار نواحی عرضه و تقاضا را پررنگ می کند. در تحلیل تکنیکال حجم معاملات می تواند تأییدی بر سطوح حمایت و مقاومت باشد. افزایش حجم در هنگام رسیدن قیمت به سطحی خاص می تواند نشاندهنده قدرت آن سطح باشد. چرا که تعداد بیشتری از خریداران یا فروشندگان با آن قیمت در بازار درگیر می شوند.

6. سطوح روانی قیمت

این نکته هم مثل روانشناسی حائز اهمیت است و حاشیه های تحلیل را به شکل داستان تبادل عرضه و تقاضا عنوان می کند. اعدادی که از نظر روانی مهم به نظر می رسند، مانند قیمت های رند (100، 1000 و غیره)، اغلب به عنوان حمایت یا مقاومت شناخته می شوند. این اعداد به خاطر سادگی و تمایل به جلب توجه معامله گران، نقاط مهمی تلقی میشوند. ولی صد البته برای انجام تجارت جزئیات آنالیز قیمت را می طلبد

7. شاخص‌های تکنیکال

شاخص های تکنیکال مانند RSI (شاخص قدرت نسبی) یا MACD (میانگین متحرک همگرایی/واگرایی) می توانند به معامله گران در شناسایی نقاطی که ممکن است قیمت به سطوح کلیدی نزدیک شود یا از آن عبور کند، کمک کنند. با استفاده از این تکنیک ها و ابزارها، معامله گران بهتر می توانند نقاط ورود و خروج را در معاملات خود پیدا کنند. با این کار از داده های تاریخی برای تدوین استراتژی های موثرتر استفاده کنند.

حمایت و مقاومت

جمع بندی

این نکته حائز اهمیت است که وقتی قیمت به نواحی حمایت و مقاومت می رسد معامله گر باید استراتژی معاملاتی برای استفاده از این محدوده های قیمت داشته باشد.
در چهارچوب تحلیل به وضوح می توانید ببینید که در اغلب اوقات قیمت نسبت به تمامی نواحی بر روی نوسانات قیمت عکس العمل هایی را خواهد داشت.
ولی اینکه یک معامله گر حرفه ای چگونه از این نواحی استفاده کند و ترسیم ها را با چه دقتی پیاده سازی کند، نکته بسیار حائز اهمیتی است. پس جای تاکید دوباره دارد که تمامی گفته ها و داده ها در این مقاله در حد تحلیل و داستان سرایی است. ولی اگر یک تریدر بخواهد یک تاجر حرفه ای شود. یا در سطح بین الملل معاملاتش را شکل دهد. او باید فرای این مقاله و داستان سرایی های تحلیل قیمت پیش رود. وی باید استراتژی های معاملاتی اش را در سطح آنالیز و به صورت مکانیکی اجرا کند.

صفحات پیشنهادی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *