تحلیل تکنیکال چیست و چقدر کارایی دارد؟ وقتی که این اجزای این سوال را تفکیک می‌کنیم و برای جواب آن کنکاش می‌کنیم، واژه تحلیل در ابتدای امر قابل بحث و گفتگو است. آکادمی معامله‌گران خوب تفاوت‌های بسیار فاحشی بین تحلیل و آنالیز قیمت قائل می‌شود. به طور کلی تحلیل در دستور زبان این آکادمی داستانی را برای تبادل عرضه و تقاضا عنوان می‌کند. این در صورتی است که واژه آنالیز صحبت از نقطه ورودها حد ضررها و به طور کلی زوایای یک تجارت حرفه‌ای را در بر می‌گیرد. درست است که تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای کلیدی در دنیای سرمایه‌گذاری و معامله‌گری است و این تحلیل به منظور پیش‌بینی حرکت‌های آینده قیمت و ارزش گذاری بر روی دارایی‌ها استفاده می‌شود. ولی این جمله بسیار دور از آنالیز تکنیکال می‌باشد.

به طور کلی می توان گفت: تحلیل تکنیکال روشی است که بر اساس بررسی نمودارها، داده‌های تاریخی در قیمت، الگوهای پدیدار شده بر روی نوسانات، می‌تواند نقطه ورود و حد ضررهای حدودی را در روی قیمت مشخص کند.

اصول اساسی تحلیل تکنیکال

اصول اساسی تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بر فرضیه‌ای استوار است که می‌گوید تمام اطلاعات موجود در بازار از جمله اخبار رویدادهای اقتصادی و سیاسی و حتی احساسات عمومی معامله‌گران در قیمت‌ها منعکس می‌شود. این اصل که با نام کارایی بازار شناخته می‌شود اینگونه ترجمه می‌شود که قیمت کنونی یک دارایی تمام اطلاعات موجود را در خود جای داده است. جمله‌ای که آکادمی معامله‌گران خوب برای آنالیز قیمت بیان می‌کند دقیقاً این است که: قیمت در خود چارت لحاظ شده است. البته که هر دو جمله بیانگر یک معنا است و مسلماً با در برداشتن اطلاعات کافی تجارت‌های خوبی را نتیجه می‌دهد. ولی در آنالیز قیمت زمانی که صحبت از احساسات معامله‌گری می‌شود، به معنای صفر و یک بودن قیمت منطق حاکم بر حرکت قیمت در زمان است.

الگوهای ورودی بدون احساس پیش می‌رود و نتایج بهتری را ثبات می‌بخشد. از دیدگاه تحلیل تکنیکال رفتار بازار به صورت الگوهای تکراری در نمودار پدیدار می‌شود. از دیدگاه آنالیز تکنیکال هر نوسان در قیمت با دیگری کاملاً متفاوت است. ولی در این تغییر قیمت ذات و دی‌ان‌ای آن کاملاً برابری می‌کند. این مفهوم به این معنا است که تمامی الگوهایی که برای تغییر نوسانات ساخته می‌شوند. آنها مکانیک رفتار قیمت را به دوش می‌کشند و با شناخت هرچه بیشتر تبادل عرضه و تقاضاست که معامله‌گران به ورودی‌های مناسب‌تر در قیمت نزدیک‌تر می‌شوند. تحلیل تکنیکال مبنای رفتاری معامله‌گران را در بر دارد و احساسات و تصمیمات انسانی را پررنگ می‌کند.

آنالیز تکنیکال این موضع را ثابت می‌کند که چرخانندگان بزرگ در بازارهای مالی اهرم اصلی تبادلات قیمت است. تاجران خرده فروش هم می‌توانند این امواج را شناسایی کنند و پا در جای پای بزرگان این بازار بگذارد.

ابزارهای تحلیل تکنیکال

برای تحلیل تکنیکال تریدرها از مجموعه‌ای از ابزارها و شاخص‌ها استفاده می‌کنند که به آنها در تفسیر و پیش‌بینی رفتار بازار کمک می‌کند. این ابزارها که شامل نمودارها شاخص‌های تکنیکال الگوهای قیمتی و مقدار حجم معاملات می‌شوند در اغلب اوقات پشت بازار را فقط تحلیل می‌کنند.

مقالات پیشنهادی:

نمودارهای قیمت و تحلیل تکنیکال

نمودارهای قیمت، اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل می‌دهند. سه نوع نمودار اصلی در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند: نمودار خطی، نمودار میله‌ای و نمودار شمعی. هر کدام از این نمودارها اطلاعات متفاوتی را درباره حرکت قیمت ارائه می‌دهند. برای مثال، نمودار شمعی (که به عنوان کندل استیک نیز شناخته می‌شود) اطلاعات جامعی درباره قیمت باز شدن یک کندل، قیمت بسته شدن یک چهارچوب زمانی، بالاترین و پایین‌ترین قیمت در یک دوره زمانی مشخص را ارائه می‌دهند.

شاخص‌های تحلیل تکنیکال

شاخص‌های تکنیکال ابزارهای ریاضیاتی هستند که بر اساس داده‌های قیمت و حجم معاملات محاسبه می‌شوند و به تریدرها در تحلیل و پیش‌بینی حرکت‌های بازار کمک می‌کنند. برخی از شاخص‌های معروف تحلیل تکنیکال عبارتند از:

  • میانگین متحرک (Moving Average): این شاخص، میانگین قیمت یک دارایی را در یک دوره زمانی مشخص محاسبه می‌کند و به تریدرها کمک می‌کند تا روند کلی قیمت را شناسایی کنند.
  • شاخص قدرت نسبی (RSI): شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index یا RSI) یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج به قیمت را احتمالی را شناسایی کنند. این شاخص توسط جِرِی ویلیامز در سال ۱۹۷۸ معرفی شد و به طور گسترده در تحلیل بازارهای مالی مانند سهام، فارکس و کالاها استفاده می‌شود.
  • بولینگر باندز (Bollinger Bands): این ابزار، محدوده نوسان قیمت را با استفاده از دو باند حول میانگین متحرک قیمت نمایش می‌دهد و به معامله‌گران کمک می‌کند تا نوسانات بازار را ارزیابی کنند.

اساس تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی

الگوهای قیمتی یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. این الگوها زمانی شکل می‌گیرند که قیمت یک دارایی در طول زمان به نحوی تغییر کند که یک الگوی خاص در نمودارها به وجود بیاید و چرخش‌های قیمت را گزارش دهد. این نکته حائز اهمیت است که آنالیز قیمت به صورت مکانیکال فراتر و عمیق‌تر از این الگوها در قیمت عمیق می‌شود. البته قبل از شکل‌گیری الگوهای رفتاری قیمت تاجران حرفه‌ای را در معاملات قرار می‌دهد. برخی از الگوهای قیمتی معروف عبارتند از:

  1. سر و شانه (Head and Shoulders): این الگو نشان‌دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی و یا برعکس است. این مورد یکی از الگوهای بازگشتی مهم در الگوهای کلاسیک محسوب می‌شود.
  2. مثلث (Triangle): این الگو نشان‌دهنده تراکم قیمت است و معمولا قبل از یک حرکت بزرگ بازار شکل می‌گیرد. مثلث‌ها می‌توانند افزایشی، کاهشی یا متقارن باشند.
  3. پرچم (Flag): الگوی پرچم نشان‌دهنده یک توقف کوتاه در روند اصلی قیمت است و معمولاً پس از یک حرکت قوی قیمت شکل می‌گیرد.

فرضیات بنیادین تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بر سه فرضیه بنیادین استوار است:

1. بازار تمام اطلاعات را در خود منعکس می‌کند:

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، تحلیل تکنیکال بر این باور است که قیمت کنونی یک دارایی تمام اطلاعات موجود در بازار را منعکس می‌کند. این بدان معناست که معامله‌گران نیازی به بررسی جداگانه اخبار یا گزارش‌های اقتصادی ندارند، چرا که این اطلاعات در قیمت فعلی دارایی منعکس شده‌اند.

آنالیز تکنیکال نیز دقیقاً همین فرضیه را تایید و تاکید می‌کند. همانطور که گفته شد آنالیز تکنیکال تاکید می‌کند که قیمت در خود چارت لحاظ شده است. با توجه به مکانیکی بودن این آنالیز با توجه به صفر و یک بودن آن این نکته حائز اهمیت است. یک تاجر حرفه‌ای با استفاده از تبادلات قیمت قبل از اخبار و قبل از گزارش‌های اقتصادی حضور خود را در قیمت پررنگ می‌کند.

به شوخی یا جدی تاجرانی که مکانیک رفتار قیمت را آنالیز می‌کنند می‌گویند: ما قیمت را تجارت می‌کنیم و مطمئناً برای تجارتی که انجام می‌دهیم خبری خواهند ساخت.

۲. قیمت‌ها بر اساس روند حرکت می‌کنند:

یکی دیگر از فرضیات کلیدی تحلیل تکنیکال این است که قیمت‌ها تمایل دارند در قالب روندهای مشخصی حرکت کنند. این روندها می‌توانند صعودی، نزولی یا خنثی باشند. تحلیل‌گران تکنیکال به دنبال شناسایی و دنبال کردن این روندها هستند. تحلیل تکنیکال همیشه به امله‌گران توصیه می‌کنند که خود را در روند اصلی قرار دهند. این در حالی است که آنالیز تکنیکال تمامی نوسانات قیمت را دویدن بازار نامگذاری می‌کند.

با در نظر داشتن قالب‌های حرکتی قیمت از چهارچوب‌های زمانی متفاوت. با در نظر داشتن اینکه مثلاً در بازار بورس فارکس روزانه بیش از ۶ تریلیون دلار حجم معاملاتی در نوسان است. بنابراین تاجر باید توانایی این را داشته باشد که همواره در قیمت حضور خود را پررنگ کند

 

۳.تاریخ تکرار می‌شود:

تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند که الگوهای قیمتی گذشته تمایل به تکرار شدن دارند. چرا که رفتار و روانشناسی انسان‌ها در طول زمان تغییر چندانی نمی‌کند. این اصل به تحلیل‌گران امکان می‌دهد تا با استفاده از الگوهای گذشته، حرکات آینده بازار را پیش‌بینی کنند. در صورتی که آنالیز قیمت به صورت تکنیکال این نکته را نقض می‌کند و این نوسانات را با پتانسیل کمتری در نظر می‌گیرد.

تعریف و تحلیل روند قیمت در بازارهای فارکس

جمع‌بندی

تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های پرکاربرد و بسیار موثر در بازارهای مالی برای دنیای سوشال است. درست است که بسیاری از معامله‌گران با استفاده از این تحلیل می‌توانند سودهایی را در بازار داشته باشند. ولی در واقعیت هیچ کدام از این نتیجه‌گیری‌ها در طولانی مدت سودهای مستمر را به تاجران نخواهد داد. با استفاده از ابزارها و شاخص‌های مختلف معامله‌گران فقط سعی می‌کنند که حضور خود را در قیمت پررنگ کنند. آنها نقطه ورود و خروج مناسبی برای معاملات خود شناسایی نميکنند و سود مستمر دریافت نمی‌کنند.

استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال آماری از پشت بازار را به تریدرها نشان می‌دهند. مسلماً استفاده از تحلیل تکنیکال می‌تواند کلیاتی را در نوسانات قیمت برای معامله‌گران پدیدار کند. ولی در نهایت آنالیز قیمت است که رودی‌های قیمت را برای تاجران مشخص می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *