پوزیشن تریدرها به دلیل ماهیت بلندمدت معاملات خود و پیچیدگیهایی که در این نوع استراتژی وجود دارد، به تحلیلها و آنالیزهای بیشتری نسبت به سایر معاملهگران نیاز دارند. این دسته از معاملهگران و سرمایهگذاران در جستجوی استفاده از روندهای کلان بازار هستند که به زمان طولانیتر و دقت بیشتری در تحلیل و آنالیزهای دادههای بازار نیاز دارد. در ادامه به دلایل کلیدی نیاز به تحلیل و آنالیز بیشتر بیشتر در این استراتژی میپردازیم:
۱. تصمیمگیری برای مدت طولانیتر و تأثیرات آن
در استراتژی پوزیشن تریدینگ، معاملهگران معمولاً برای ماهها یا حتی سالها در یک پوزیشن باقی میمانند. این امر به این معنی است که آنها باید تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس پیشبینیهای بلندمدت و تحلیلها و آنالیزهای جامعتری اتخاذ کنند. برخلاف اسکالپرها یا حتی معاملهگران روزانه که بر اساس نوسانات کوتاهمدت تصمیمگیری میکنند، پوزیشن تریدرها باید تغییرات اقتصادی و بازار را در یک بازه طولانیتر مد نظر قرار دهند.
این پیشبینیهای بلند مدت در معاملهگران پوزیشن نیاز این مورد را پررنگ میکند تا تحولات جهانی و عوامل اقتصادی را به دقت بررسی کنند و بر اساس این تغییرات، اقدام به معامله کنند. علاوه بر این، تصمیمات اشتباه میتواند زیانهای سنگینی در بلندمدت به همراه داشته باشد، زیرا معاملهگر به دلیل نگهداشتن پوزیشن برای مدت طولانیتر، در معرض نوسانات بیشتری قرار میگیرد.
۲. تحلیل جامعتر برای شناسایی روندهای بلندمدت
در پوزیشن تریدینگ، یکی از مهمترین عوامل موفقیت، تشخیص صحیح روندهای بلندمدت است. این روندها ممکن است به دلایل پیچیده و چندوجهی شکل بگیرند که معاملهگر باید تمامی این جوانب را به دقت تحلیل و آنالیز کند.
روندهای بلندمدت معمولاً از تحولات اقتصادی، سیاستهای پولی و مالی، تغییرات تکنولوژیکی، و حتی تغییرات در قوانین و مقررات جهانی ناشی میشوند. پوزیشن تریدرها باید توانایی تحلیل و آنالیز این عوامل کلان و ترکیب آنها با روندهای قیمتی بازار را داشته باشند. همچنین، تحولات سیاسی و اجتماعی، مانند تغییرات دولتی یا سیاستهای جدید اقتصادی، میتواند تأثیرات طولانیمدتی بر روی بازارها بگذارد که نیازمند تحلیل و آنالیز دقیق است.
به همین دلیل، پوزیشن تریدرها به تحلیل و آنالیز تکنیکال برای شناسایی الگوهای قیمتی بلندمدت، و تحلیل و آنالیز فاندامنتال برای بررسی تأثیرات اقتصادی و سیاسی بلندمدت نیاز دارند.
اگر دقت کرده باشید هر بار بعد از واژه تحلیل واژه آنالیز نیز در این مقاله گنجانده شده است. پس اگر تفاوت این دو واژه برای یک تجارت موفق و حرفهای برای شما هنوز واضح نشده است بهتر است که به مقالهای که در این راستا توسط آکادمی معاملهگران خوب ارائه شده است سری بزنید تا تجارتهای شما حرفهایتر در عمق قیمت نفوذ کند
۳. مدیریت ریسک بلندمدت و تأثیر عوامل کلان
در استراتژی پوزیشن تریدینگ، مدیریت ریسک به دلیل طولانی بودن دوره نگهداری پوزیشنها اهمیت ویژهای دارد. پوزیشن تریدرها باید بتوانند ریسکهای بلندمدت را پیشبینی و مدیریت کنند.
برای مثال، تغییرات غیرمنتظره در سیاستهای مالی یا اقتصادی کلان میتواند تأثیرات بسیار بزرگی روی معاملات داشته باشد. اگر پوزیشن تریدر نتواند این تغییرات را به موقع پیشبینی کند، ممکن است با ضررهای سنگینی مواجه شود.
برای جلوگیری از این اتفاق، معاملهگران باید دائماً دادههای اقتصادی و گزارشهای مالی را بررسی کنند و خود را با جدیدترین اطلاعات و تحلیلهای بازار بهروز نگه دارند. همچنین استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک مانند حد ضرر (Stop Loss) و تعیین نسبت ریسک به پاداش (Risk-to-Reward Ratio) از ضروریات این تجارت است.
۴. تحلیل و آنالیز تأثیرات خارجی و تغییرات کوتاهمدت در تصمیمگیریهای بلندمدت
در حالی که پوزیشن تریدرها به تغییرات کوتاهمدت توجه زیادی ندارند، همچنان تغییرات کوچک و ناگهانی در بازار میتواند تأثیرات عمدهای بر روی تصمیمات بلندمدت آنها بگذارد. استراتژی معاملاتی پوزیشن به تحلیل و آنالیز دقیق این تغییرات نیاز دارد تا مشخص شود آیا این تغییرات ناشی از نوسانات کوتاهمدت هستند یا نشاندهنده تغییرات ساختاری و بلندمدت در بازار.
برای مثال، افزایش موقتی در نرخ بهره ممکن است برای معاملهگران روزانه یا اسکالپرها فرصت خوبی برای ورود و خروج سریع از بازار باشد، اما پوزیشن تریدرها باید بررسی کنند که آیا این تغییرات نشانهای از تحولات عمده در اقتصاد است یا صرفاً واکنشی موقتی به شرایط بازار است.
به همین دلیل، آنها نیاز به تحلیل دقیقتر از الگوهای قیمتی و نمودارهای تکنیکال دارند تا مطمئن شوند که پوزیشنهای خود را در زمان مناسب باز و بسته میکنند.
۵. نیاز به تحلیل و آنالیز فاندامنتال عمیقتر و بررسی مستمر دادهها
یکی از اصلیترین دلایل نیاز پوزیشن تریدرها به تحلیل و آنالیز بیشتر، اهمیت فاکتور فاندامنتال در این استراتژی است. فاکتور فاندامنتال به بررسی عوامل اقتصادی، مالی و سیاستهای جهانی که میتوانند بر بازار تأثیر بگذارند، میپردازد.
پوزیشن تریدرها باید از عوامل مؤثر در اقتصاد جهانی آگاه باشند. برای مثال، تغییرات در نرخ بهره، تورم، نرخ بیکاری و حتی تعرفههای تجاری میتواند بر تصمیمات بلندمدت این معاملهگران تأثیر بگذارد. به همین دلیل، آنها نیاز دارند تا بهطور مداوم گزارشهای مالی، سیاستهای پولی و تغییرات در بازار جهانی را بررسی و تحلیل و آنالیز کنند.
علاوه بر این، بررسی عملکرد شرکتها و کشورها در دورههای مختلف زمانی به پوزیشن تریدرها کمک میکند تا تصمیمات بهتری درباره سرمایهگذاریهای بلندمدت خود بگیرند. این تحلیلها با جمعبندی در آنالیز نیازمند صرف زمان و تلاش بیشتری نسبت به سایر سبکهای معاملاتی است.
۶. تأثیرات سیاسی و اقتصادی بینالمللی
پوزیشن تریدرها باید دائماً تغییرات بینالمللی را تحلیل کنند، چرا که این تغییرات میتوانند تأثیرات عمیقی بر بازارهای مالی داشته باشند. برای مثال، تحریمهای اقتصادی، جنگهای تجاری یا تغییرات سیاستهای بینالمللی میتوانند روندهای بلندمدت در بازارها را تغییر دهند. میتواند آنالیزهای قیمت را در بازار به سمت دیگری متمایل کند
در این شرایط، پوزیشن تریدرها باید به سرعت خود را با تحولات جدید تطبیق دهند و بهدرستی تحلیل را به آنالیز تبدیل کنند. این سوال مطرح میشود که آیا این تغییرات تأثیر طولانیمدتی بر بازار خواهد داشت یا خیر. آنها باید از این تغییرات بهرهبرداری کنند یا در صورت لزوم، پوزیشنهای خود را ببندند یا اصلاح کنند.
۷. زمانبندی دقیق ورود و خروج
زمانبندی ورود و خروج از معاملات در استراتژی پوزیشن تریدینگ بسیار حیاتی است. برخلاف معاملهگران روزانه که در طول روز میتوانند چندین بار وارد و خارج شوند، پوزیشن تریدرها باید اطمینان حاصل کنند که زمانبندی مناسبی را برای ورود و خروج از بازار انتخاب کردهاند.
این نیاز نه فقط به تحلیل و آنالیز دقیق نمودارهای تکنیکال و الگوهای قیمتی بسیار واضح است بلکه در کنار آن نیز باید آنالیز فاندامنتال هم وجود خود را پررنگ کند. پوزیشن تریدرها باید نقاط ورود و خروج خود را بر اساس سطوح حمایتی و مقاومتی و همچنین روندهای بلندمدت مشخص کنند تا از نوسانات غیرضروری دور بمانند.
۸. پشتیبانی از تصمیمگیریهای بلندمدت با ترکیب تحلیل و آنالیز تکنیکال و فاندامنتال
یکی از اصول اساسی در استراتژی پوزیشن تریدینگ، ترکیب تحلیل و آنالیز تکنیکال و فاندامنتال است. تحلیل و آنالیز فاندامنتال به تریدرها و سرمایهگذاران کمک میکند تا عوامل کلان اقتصادی و تحولات جهانی را درک کنند، در حالی که فاکتور برجسته تکنیکال به آنها در شناسایی الگوهای قیمتی و نقاط ورود و خروج کمک میکند.
پوزیشن تریدرها برای موفقیت در بلندمدت باید بتوانند بهطور همزمان از هر دو روش استفاده کنند. برای مثال، تغییرات در سیاستهای مالی یک کشور ممکن است باعث شکلگیری یک روند جدید در بازار شود و تحلیل تکنیکال به پوزیشن تریدر کمک میکند که زمان مناسب برای ورود و خروج به این روند را تشخیص دهد.
نتیجهگیری
بهطور کلی، پوزیشن تریدرها به دلیل ماهیت بلندمدت معاملات خود نیاز به تحلیلهای عمیقتر و جامعتری نسبت به سایر معاملهگران دارند. ایشان باید توانایی تبدیل این تحلیلها را به آنالیز داشته باشند چون به خوبی این موضع را میدانند که داستان سرایی در چارچوب تحلیل ممکن است آنها را به دیوار حقیقت بکوبد. این آنالیزها به آنها کمک میکند تا روندهای بلندمدت را شناسایی کرده و از فرصتهای مناسب برای ورود و خروج از بازار بهرهبرداری کنند. ترکیب تحلیل و آنالیز تکنیکال و فاندامنتال، مدیریت ریسک و تحلیل مستمر تغییرات اقتصادی و سیاسی از جمله عواملی است که به پوزیشن تریدرها کمک میکند تا در معاملات خود موفق و موفقتر باشند.
صفحات پیشنهادی: