در جای جای اینترنت مقالات بسیار متنوع و متفاوتی در رابطه با الگوهای کندل استیک وجود دارد که البته شما با توجه به مراجعه به آنها می‌توانید قواعد نوسانات قیمت را بر اساس الگوهای شمعی ژاپنی مطالعه کرده و چهارچوب حرکتی آن را درک کنید. ولی با توجه به علم محدوده دنیای سوشال مدیا و عمومی بودن این علم، به طور کلی مطالب در حال تکرار شدن است و چیز جدیدی در این زمینه وجود ندارد. در واقع این برای اولین بار است که مطلبی بسیار تخصصی در رابطه با کندل استیک در اینترنت منتشر می‌شود. درست است که شاید خیلی از مطالب به نظر تکراری برسد ولی در نظر داشته باشید که با توجه به مطالب ریز و بسیار ظریف این چهارچوب تحلیل قیمت، بسیاری از مطالب تا به حال تکثیر نشده است و البته که می‌تواند تاثیرات بسیار خوبی برای تحلیل قیمت داشته باشد.
تعریف و اهمیت نمودارهای شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی، به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و محبوب‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، به معامله‌گران و تحلیل‌گران بازارهای مالی امکان می‌دهد که روند حرکتی قیمت را به شکلی کاملاً شفاف مشاهده کنند. این نمودارها اولین بار توسط تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم به کار گرفته شدند. تا آنها با مطالعه تغییرات قیمت، پیش‌بینی دقیقی از بازار داشته باشند. در هر شمع (کندل) که در این نمودار نمایش داده می‌شود، چهار پارامتر اصلی شامل قیمت باز (Open)، قیمت بسته (Close)، بالاترین قیمت (High) و پایین‌ترین قیمت (Low) به تصویر کشیده می‌شود.
در حالی که نمودارهای خطی تنها یک قیمت مشخص در بازه‌های زمانی خاص (معمولاً قیمت بسته) را نمایش می‌دهند، نمودارهای شمعی تصویر کاملی از تغییرات قیمت در یک بازه زمانی خاص ارائه می‌دهند. هر شمع نماینده یک بازه زمانی خاص است که معامله‌گر آن را انتخاب کرده، که می‌تواند دقیقه‌ای،ساعتی یا روزانه باشد. بدنه کندل، یعنی فاصله بین قیمت باز و بسته شدن کندل، به طور واضحی نمایش می‌دهد که آیا قیمت در آن دوره بالا رفته یا پایین آمده است و قدرت یا ضعف بازار را مشخص می‌کند.
نمودارهای شمعی از این جهت محبوبیت بالایی پیدا کرده‌اند که علاوه بر کاربرد آسان، برای معامله‌گران امکان تفسیر سریع و دقیق از وضعیت روانی بازار را فراهم می‌کنند. به عنوان مثال، اگر یک شمع صعودی طولانی (رنگ سبز یا سفید) در نمودار مشاهده شود، می‌توان نتیجه گرفت که خریداران در آن بازه زمانی تسلط بیشتری داشته‌اند و قیمت را به سمت بالا هدایت کرده‌اند. این شفافیت و سادگی در نمایش جزئیات قیمت، دلیل اصلی ترجیح معامله‌گران به استفاده از نمودارهای شمعی در تحلیل تکنیکال است.
نمادها و الگوهای شمعی درون بازار در حقیقت زبان بازار هستند. این دانش پایه‌ترین دانش تحلیل تکنیکال می‌باشد. قبل از شروع تدریس مباحث این قسمت مروری کلی بر موضوع خواهیم داشت.
تقسیم بندی کلی الگوهای کندل استیک
در این مبحث با نگاهی به عناصر الگوهای شمعی ژاپنی و نحوه استفاده از این الگوها متوجه می‌شویم که چگونه از این المان‌ها استفاده کنیم تا روش بهتری برای معاملات خود داشته باشیم. نخست درباره الگوهای کندل استیک به صورت پایه‌ای مباحثی را باز می‌کنیم. الگوهای کندل استیک در دو گروه پیچیده و نرمال طبقه‌بندی می‌شوند که به هر کدام به تفکیک خواهیم پرداخت دانستن این المان‌ها بسیار مهم است؛ زیرا در آینده کارها را ساده خواهد کرد.
اینجا طیف جامعی از مرتبط‌ترین و بیشترین الگوهای شمعی که در بازار می‌بینیم را بررسی و در ادامه الگوهای شمعی را به صورت جداگانه و با نام طبقه‌بندی کرده تا تفسیر منطقی از هر الگو ارائه دهیم. الگوهای کندل استیک به طور کلی از دو نوع ساده و پیچیده تشکیل شده‌اند.
در تعریف الگوهای ساده کندل استیک این موضوع که یک کندل به نمایش گذاشته می‌شود و همان یک کندل حرکت بعدی بازار را بنا به احتمالات واضح می‌کند، وجود دارد.
الگوهای پیچیده کندل استیک از دو یا تعداد بیشتری از کندل‌ها تشکیل می‌شوند و به عبارت دیگر ترکیبی از دو یا چند کندل یک الگوی واحد را تشکیل می‌دهند و در نهایت تغییر نوسانات را با احتمالات بیشتر واضح می‌کنند.
درست است که در دنیای سوشال به دو تیپ کاملا متفاوت از الگوهای کندلستیک اشاره می‌شود ولی در این مقاله که به صورت تخصصی در رابطه با الگوهای کندل استیک ارائه مطلب می‌کند سه تیپ متفاوت از الگوهای کندلستیک را برای شما بازگو خواهد کرد.
در تیپ اول الگوهای کندل استیک نوسانات ریورسال یا برگشت قیمت توصیف می‌شود.
تعریف این گونه الگوهای کندل استیک از رفتار کندلی صحبت می‌کند که بازار را معکوس می‌کند به این معنا که در یک نقطه از مسیر قیمت این کندل‌ها ظاهر می‌شوند و پس از ظهور آنها جهت روند قیمت بازار بنا به احتمالات بیشتر معکوس می‌شود این کندل‌ها می‌توانند کندل‌های صعودی یا نزولی باشند.
با توجه به صفر و یک بودن حرکت قیمت در زمان بیشتر کندل‌ها یا صعودی هستند و یا نزولی. پس با نمادهایی مثل خرس و گاو نوسانات صعود و نزول توصیف می‌شود. کندل‌های پایین رونده و یا بالارونده در حقیقت الفاظی هستند که نشانه رشد یا نزول قیمت را برای شنونده تداعی می‌کنند
اصطلاح بازار گاوها برای بازارهای صعودی و یا بالارونده از آنجا نشئت می‌گیرد که وقتی این حیوان در حال حمله کردن است، هر آنچه در جلوی مسیر خود دارد به هوا پرتاب می‌کند و به طور معکوس بازار خرس‌ها تداعی کننده بازار نزولی است؛ زیرا خرس‌ها در هنگام حمله طعمه خود را با حرکت دست به زمین می‌کوبند در نتیجه بازار خرس‌ها تداعی کننده بازار نزولی است. وقتی که صحبت از بازار می‌شود در اصل قیمت سهام ارزش کالا و یا حتی یک ارز مورد نظر است.
تعریف الگوهای بولیش معکوس کننده
الگوهای تغییر جهت بازار گاوها گروهی از الگوهای کندل استیک هستند که انتظار می‌رود در اغلب اوقات جهت نزولی بازار پس از رسیدن به این الگو تغییر مسیر بدهد و در جهت صعود مسیر خود را ادامه دهد.
تعریف الگوهای ریورسال بریش
الگوهای کندل استیک تغییر مسیر جهت خرس‌ها در عکس الگوی قبل جهت صعودی بازار را به نزولی تغییر می‌دهد.
با توجه به تعریف کلی در رابطه با الگوهای برگشتی از تیپ اول در واقع می‌توان گفت که الگوهای کندل استیک در هر کدام از این الگوها یعنی روند صعودی به نزولی و یا برعکس، یک سیگنال را برای جهت بازار مشخص می‌کنند
الگوهای کندل استیک ادامه دهنده روند
همانطور که از اسم الگوهای کندل استیک ادامه دهنده مشخص است. این الگوها وقتی در قیمت ظاهر می‌شوند که روند بازار به ادامه نوسانات قیمت تمایلات بیشتری دارد. در واقع اگر بازار گاوها را تعقیب می‌کنید این الگوهای کندل استیک روند صعودی خود را ادامه می‌دهند. اما اگر بازار خرس‌ها را در مسیر قیمت می‌بینید الگوهای کندل استیکی را مشاهده می‌کنید که روند نزولی را ادامه خواهند داد.
تعریف الگوهای کندل استیک ادامه دهنده نوسانات بولیش
الگوهای ادامه دهنده‌ای که تفسیر قیمت را در روند صعودی تعریف می‌کنند به الگوهایی گفته می‌شود که برای ادامه روند صعودی است. با دیدن این الگوها معامله‌گر متوجه خواهد شد که روند بازار به احتمال زیاد به صعود خود ادامه خواهد داد. با توجه به شتاب قیمت به سمت صعود این الگوها نقطه ورود حد ضرر و تارگت‌های تجاری مختص خود را دارد.
تعریف الگوهای کندل استیک ادامه دهنده بریش
تعریفی که برای الگوهای کندلستیک در ادامه روند نزولی باز می‌شود این است که با دیدن این الگو معامله‌گر متوجه می‌شود که روند نزولی ادامه خواهد داشت. در این صورت به راحتی تصمیمات لازم را می‌گیرد.
پس به طور کلی الگوهای برگشتی برگشت نوسانات روند قیمت و الگوهای کندل استیک ادامه دهنده ادامه روند قیمت را در دو جهت بلیش و بریش به ما نشان می‌دهند. در ادامه به الگوهای خنثی می‌پردازیم که البته حائز اهمیت است.
تعریف الگوهای کندل استیک خنثی
دیدن الگوهای کندل استیک به صورت خنثی بی‌تفاوتی بازار را بازگو می‌کند. فرقی ندارد که بازار به سمت بالا در حال حرکت باشد یا به سمت پایین نوسانات قیمت را نشان دهد. الگوهای کندل استیک به صورت خنثی این مبنا را بنا به احتمالات مشخص می‌کند که فشاری بین خریداران و فروشندگان در یک ناحیه از قیمت توافق واحدی را در روی قیمت نشان می‌دهد.
به احتمال زیاد اگر نوسانات قیمت به سمت بالا در حال حرکت بوده و با کندل‌های خنثی روبرو شده است به روند صعودی خود ادامه می‌دهد. البته در ادامه اگر نوسانات قیمت با الگوهای کندل استیک خنثی در روند صعودی مواجه شود به روند نزولی خود ادامه می‌دهد.
سوالی که اینجا مطرح می‌شود بسیار مهم است و تفاوت عمده بین الگوهای کندل استیک ادامه دهنده و نوسانات الگوهای کندل استیک خنثی را واضح می کند.
پس سوال دقیقاً این است که اگر الگوهای کندل استیک خنثی تغییر نوسانات را توصیف نمی‌کنند چرا دسته‌بندی آنها در الگوهای ادامه دهنده جایی ندارد؟
الگوهای ادامه دهنده کندل استیک نقطه ورود حد ضرر و تارگت‌های تجاری مختص خود را دارند ولی الگوهای کندل استیک خنثی از آشفتگی بازار صحبت می‌کنند. این الگوها فشار قیمت را توصیف می‌کند و بنا به احتمالات بعد از شکل‌گیری این الگوها قیمت دچار نوسان می‌شود. با در نظر داشتن این موضع که الگوهای کندل استیک خنثی نوسانات قیمت را به احتمال زیاد پدیدار می‌کنند، تریدر نمی‌تواند نقطه ورود و حد ضرر و البته تارگت تجاری مناسبی را بعد از تشکیل این الگوها برای نوسانات قیمت تعیین کند در صورتی که الگوهای ادامه دهنده به قدرت می‌توانند تمام جوانب تجارت را واضح کند.
نکته‌ای که برای الگوهای کندلستیک بسیار پر اهمیت است به خاطر سپردن اسم‌ها و دانستن خانواده آنها نیست بلکه تنها و تنها نحوه عملکرد این الگوها و عملکرد قیمت است که در نهایت می‌تواند فشار بازار و تغییر جهت نهایی قیمت را گزارش دهد.
کندل‌های خنثی یا دوجی از ۵ نمونه کندل تشکیل می‌شوند. برای تشخیص کندل دوجی کار پیچیده‌ای راه نباید انجام دهید و فقط به تشکیل بدنه این کندل باید دقت کنید.
مرسوم‌ترین این دوجی‌ها کندلی است که در شکل بالا دیده می‌شود. در حقیقت این نمونه کندل‌ها دارای بدنه نیستند و دو سایه یا همان شدو بالا و پایین در این کندل دیده می‌شود.
برای درک بهتر این الگو کندلی باید متوجه باشیم که تعادل بین خریداران و فروشندگان در یک ناحیه مقطوع بوده است. سایه‌ها در بالا و پایین بدنه نمادی از این است که چانه زنی در بازار اتفاق افتاده است. تبادل قیمت در این الگوی کندل استیک وجود خریداران و فروشندگانی را به نمایش می‌گذارد که در نهایت توافق واحد و یا نزدیکی را به هم داشته‌اند و هیچگونه برنده یا بازنده‌ای در این جدال در این مقطع زمانی وجود نداشته است.
یک الگوی کندل استیک اطلاعاتی را به تریدر یا معامله‌گر می‌دهد که جهت بازار را در سمت بالا به پایین یا پایین به بالا تشخیص بدهد. در واقع تبادل قیمتی که بین خریداران و فروشندگان در کندل سمت چپ و سمت راست نشان داده شده است، برنده‌ای را داشته و تمایلات قیمت را نشان می‌دهد. تریدر و یا معامله‌گر می‌تواند مسیری را در آینده بازار تصور کند و فشار قیمت را ببیند. اگر مکان بسته شدن کندل بالای قیمت باز شدن آن باشد بدان معنا است که خریداران قدرت بیشتری را بر بازار استوار کرده‌اند. ولی اگر الگوی کندل استیک نزولی شکل بگیرد و قیمت بسته شدن آن پایین قیمت باز شدن آن باشد. این معنا را برای یک معامله‌گر بازگو می‌کند که روند نزولی شکل گرفته است و فروشندگان حاکم بازار هستند.
در الگوی کندل استیک دوجی به خاطر اینکه توافق قیمت بین خریداران و فروشندگان یا همان بدنه کندل یک قیمت واحد را نشان می‌دهد در اصل تمایلات قیمت را نشان نمی‌دهد. درست است که سایه در این نمونه کندل‌ها جدال بین خریداران و فروشندگان را توصیف می‌کند. ولی وقتی که توافق توافق واحد و یا نزدیکی بوده است در نهایت بی‌تفاوتی بازار را در این چهارچوب زمانی گزارش می‌دهد. هرچه سایه کندل در کندل دوجی بیشتر باشد وجود خریداران و فروشندگان بیشتری را گزارش می‌دهد. ولی چون توافق توافق نزدیکی است آینده‌ای برای بازار تخمین زده نمی‌شود.
خانواده بندی کندل‌های دوجی
کندل ستاره
اسم این کندل از شباهت شکل ظاهری آن به ستاره الهام گرفته شده است. باز و بسته شدن قیمت بر روی یک عدد است و سایه‌های بالا یا پایین یا همان شادوها وجود خریداران و فروشندگان را در قیمت بر اساس چانه زنی آنها گزارش می‌دهد. در نظر داشتن اینکه توافق توافق نزدیکی بوده است بسیار حائز اهمیت است و یک کندل خنثی را به نمایش می‌گذارد.
کندل دوجی پا بلند ( long leg Doji )
در الگوی کندل استیک دوجی پا بلند شادویهای در بالا و پایین توافق قیمت دیده می‌شود که در اصل جنگ بین خریداران و فروشندگان را توصیف می‌کند. این بدان معنا است که هنوز خریداران و فروشندگان قدرت و توانایی تغییر جهت بازار را دارند اما در این مقطع از زمان به توافق رسیده‌اند و خبر از خنثی بودن این ناحیه از قیمت را با یک کندل دوجی به نمایش گذاشته‌اند.
کندل دوجی سنگ قبر ( Gravestone Doji )
الگوی کندل استیکی که به نام کندل دوجی سنگ قبر معروف است دارای شادوی بالایی بسیار بلند است که همین سایه بالایی نشان از این می‌دهد که خریداران یک بار قیمت را به سطح بالا برده‌اند ولی فروشندگان در پایین آوردن قیمت و توافق اولیه دوباره برتری خود را نشان داده‌اند و باز توافق قیمت برای یک عدد بوده است. به خاطر داشته باشید که عدم تقارن در این کندل بر جهت بازار دلالت ندارد و هنوز به دلیل اینکه باز و بسته شدن قیمت توافقی بوده است این الگوی کندل استیک نشان از بی‌تفاوتی بازار می‌دهد.
الگوی کندل استیک دوجی به شکل پروانه ( Butterfly Doji )
الگوی کندلستیکی که معروف به کندل دوجی پروانه است نشان است این دارد که فروشندگان قیمت را تا سطحی به سمت پایین آوردند اما بار دیگر خریداران قیمت را به سمت بالا سوق دادند. به طور کلی این کندل نشان از توافق قیمت در این مقطع زمانی بین خریداران و فروشندگان را بازگو می‌کند و این الگوی کندل استیک یک الگوی کندلستیک خنثی است.
کندل دوجی چهار قیمت ( Four price Doji )
آخرین کندل خانواده دوجی‌ها از الگوهای کندل استیک دوجی چهار قیمت است از آنجایی که باز و بسته شدن و قیمت چانه زنی بر سر این بازده زمانی هیچ صعود و یا نزولی را در قیمت نداشته است نشان از بی‌تفاوتی بازار را واضح می‌کند.
الگوهای برگشتی ساده ( simple reversal patterns )
تعریفی که برای این الگوهای کندل استیک داده می‌شود بسیار ساده است و خبر از برگشت نوسانات قیمت را می‌دهد. یک الگوی کندل استیک به صورت کاملاً واضح و واحد برگشت نوسانات قیمت را از روند صعودی به نزولی و از نزولی به صعودی گزارش می‌دهد.
الگوی کندل استیک چکش ( hammer )
الگوی کندل استیکی که به نام چکش نامگذاری می‌شود کندلی است که به سمت وزنه خود تغییر شکل می‌دهد، لذا این الگوی رفتاری قیمت یک کندل برگشتی ساده است. نامگذاری این کندل برگرفته از شکل ظاهری آن است که خصوصیات این کندل را بازگو می‌کند. الگوی کندلستیکی که بدنه کوچکی در بالا و سایه بلندی در پایین نمایان کرده است خبر از فشار خریداران و فروشندگانی را می‌دهد که قیمت را یک بار به سمت پایین فشردند و در نهایت در بالا آن را متوقف کردند. در واقع منطق تشکیل این کندل بسیار ساده است. برای اینکه متوجه شویم چه اتفاقاتی در این برهه از زمان برای تشکیل این کندل رخ داده است اگر به شکل تشکیل این کندل برگردیم می‌بینیم که قیمت باز شدن این کندل در بازار زیر قیمت بسته شدن آن است. پس در واقع برای تشکیل سایه پایین ابتدا فشار قیمت به سمت پایین بوده و سپس بدنه کوچک در بالا شکل گرفته و بسته شده است.
با کمی دقت می‌توانیم دقیقاً متوجه شویم که کدام یک از خریداران و فروشندگان بر دیگری غلبه کرده‌اند. تمام زوایای این کندل به خصوص رنگ آن خبر از این می‌دهد که به عبارتی ضربه‌ای را بر روند نزولی زده و قیمت را در صعود سوق داده است. این علامت بسیار ساده از این الگوی کندل استیک تغییر جهت بازار را گزارش می‌دهد.
الگوی کندل استیک چکش برعکس ( inverted hammer )
این کندل معکوس الگوی چکش است و باز هم نوسانات قیمت را در تغییر مسیر نشان می‌دهد. لازم به ذکر است که تنها و تنها یک کندل تغییر روند قیمت را گزارش می‌دهد و نیازی به تایید در کندل بعدی وجود ندارد. این موزه را واضح می‌کنیم چرا که وقتی که صحبت یک مقاله تخصصی در رابطه با الگوهای کندلستیک می‌شود باید تفاوت‌ها با دنیای عمومی کاملاً واضح باشد.
این کندل الگوی معکوس دل چکش است که یک شدوی بلند در انتها دارد و در واقع جزو کندل‌های بلیش به حساب می‌آید که در نهایت نشانه ضعف روند نزولی و قدرتمندتر شدن روند صعودی است.
با توجه به اینکه گفته شده هر دو این کندل‌ها نوسانات قیمت را سر و ته می‌کنند پس سوال بزرگ این است که چه تفاوتی بین این الگوهای کندل استیک وجود دارد؟ آیا ضعف و یا قدرت هر کدام نسبت به دیگری برتری دارد؟
تفاوت بسیار واضحی که این الگوی برگشتی کندل استیک با کندل قبل دارد دقیقاً این است که کندل چکش برعکس فقط نوسانات پولک را نشان می‌دهد. کندل چکش تغییر نوسانات قیمت را واضح می‌کند.
الگوی کندل استیک ستاره تیرانداز یا ستاره دنباله‌دار ( shooting star )
این الگوی کندل استیک یکی از الگوهای ساده ریزشی است که در خانواده الگوهای بریش جای می‌گیرد. این کندل یکی از الگوهای ساده ریزشی است. کندل ستاره دنباله‌دار بسیار شبیه به کندل چکش و برعکس آن است و تنها تفاوتی که در این بین وجود دارد این است که این کندل جزو خانواده کندل خرس‌ها و کندل چکش جزو خانواده کندل‌های گاوهاست.
با دیدن این الگوی ریورسال در روند صعودی به احتمال زیاد قیمت به سمت پایین تمایلاتش بیشتر می‌شود و تغییر نوسانات شکل می‌گیرد.
الگوی تک کندلی ریورسال به نام انسان حلق آویز ( hanging man )
الگوی معکوس کننده نزولی انسان حلق آویز شکلی مشابه با چکش دارد این الگو از خانواده خرس‌هاست و با سایه بلند در پایین آن واضح است. با توجه به کنکاش نوسانات قیمت در این کندل رفت و برگشت‌های تبادلات قیمت بین خریداران و فروشندگان واضح شده است و در نهایت یک کندل بریش ساخته شده است.
در نظر داشتن اینکه روند صعودی قیمت با ساخته شدن این کندل احتمال این را پررنگ می‌کند که نوسانات به سمت پایین حرکت کند واضح است. درست مثل الگوهایی که روند ریزش را به خیزش تبدیل می‌کردند این دو الگو هم تفاوت‌هایی را مسلماً دارند. الگوی چکش برعکس به احتمال زیاد تغییر نوسانات قیمت را واضح می‌کند ولی الگوی مرد آویخته بدار اصلاح روند را.
تفاوت‌های زیادی بین این چهار سمبول برای الگوهای کندل استیک و تغییر مسیر قیمت وجود دارد ولی شباهت آنها به طور کلی بسیار به هم نزدیک است. 
اولین چیزی که در نگاه اول دیده می‌شود این است که آنها بسیار به هم شبیه هستند. البته سایه‌ها فشارها تغییر جهت و همچنان نوسانات قیمت که از طریق خریداران و فروشندگان ایجاد شده است بسیار حائز اهمیت است. در واقع با نشان دادن این چهار سمبل ریورسال این موضوع باید برای شما واضح باشد که تغییر نوسانات و فشارها در کدام یک چه حرکتی را انجام می‌دهند.
شناسایی الگوهای پیچیده‌تر کندل استیک برای تغییر روند قیمت
تغییر نوسانات در الگوهای پیچیده‌تر شامل دو کندل می‌شود که البته از قدرت کمتری برای تغییر نوسانات برخوردارند. به عنوان مثال اگر در یک سطح از قیمت و در برخورد اول الگوی کندل استیک برگشتی با یک کندل تشکیل شود و در برخورد دوم الگوی برگشتی دو کندلی شکل بگیرد، این مورد پررنگ می‌شود که الگوی برگشتی دبلی که شکل گرفته است در حال ضعیف شدن است. این موضوع می‌تواند کمی در قدم‌های اول پیچیده به نظر برسد ولی اصل و اساس تجارت با الگوهای کلاسیک از همین جا شکل می‌گیرد. اینکه شما به عنوان یک تریدر این موضع را تشخیص دهید که یک پریود زمانی و یک چهارچوب زمانی یک فشار را برای سر و ته کردن قیمت تعریف کرده است بسیار پر اهمیت است. چرا که تغییر نوسانات قیمت را با یک کندل مشاهده می‌کنید. ولی وقتی که زمان بیشتری برای این تغییرات شکل گرفته است. الگوهای تغییر نوسانات قیمت در دو یا حتی چند کندل گزارش چرخش‌های قیمت را می‌دهد. باید این ادراک را برای انجام تجارت‌هایتان داشته باشید که تغییر نوسانات در این الگوها ضعیف می‌شود.
الگوی کندل استیک پوششی ( bullish engulfing )
این الگوی کندل استیک بر اساس دو کندل تشکیل شده است کندل اول یک خرس کوچک و کندل دوم یک گاو بزرگ است. با توجه به شکل می‌بینید که شمع دوم کندل اول را بلعیده است گویی شمع اول دومی را در درون خود محاصره کرده است. این همپوشانی شرایط را برای تغییر روند آماده می‌کند. اغلب اوقات کندل دوم با یک هیجان بازار کمی بالاتر از کندل قبل ظاهر می‌شود که اصطلاحا به آن گپ گفته می‌شود. این الگوی کندل استیک در انتهای یک روند نزولی زمانی شکل می‌گیرد که بازار گاوها قدرت را در دست گرفته و حرکت صعودی پیش می‌رود. به احتمال زیاد با توجه به یک گپ در پایین شتاب قیمت دیده می‌شود. ولی در نهایت یک کندل پوشش خود را اعلام می‌کند و الگو را کامل می‌کند.
بسیار حائز اهمیت است زمانی که شما در یک بازار بین‌المللی مشغول تجارت هستید، با توجه به الگوها و رفتارهای قیمت باید دقیقاً این موضع را داشته باشید که برتی شما هیچ کدام از این الگوها نیاز به تایید ندارند. آنها به خودی خود چرخش‌های قیمت را گزارش می‌دهند. اگر می‌خواهید یک معامله‌گر حرفه‌ای شوید از افکار عمومی فاصله بگیرید و به پروسه اعتماد کنید.
صفحات پیشنهادی: